یادداشت طولانی ته جیبت
کلمات چقدر بی ارزشند وقتی که دیر کرده ای
درست کنار ردپاها ایستادم،چهره تو توی یه گردنبند
دخترهای خوب،امیدوار خواهند بود و به تنهایی به انتظار خواهند ایستاد
ما عشقی زیبا و سحرآمیز داشتیم
چه تراژدی عاشقانه غمگین و زیبایی
در خوابهایم،کلی با تو حرف میزنم
هردو در تخت های جدا و شهرهای متفاوت بیدار میشیم
و زمان به شیرین ترین مرحله اش که پاک کردن تو(از خاطرم)است رسیده
برای خودت دیوهایی داری و عزیزم همه شان شبیه منن
ما عشقی زیبا و سحرآمیز داشتیم
چه تراژدی عاشقانه غمگین و زیبایی
فاصله،خسته ام میکند،از مبارزه دست میکشم
سکوت،این قطار ردش را از بین میبرد
من را ببوس،سعی کن که به خاطر بسپاریش،میشه فقط یه لحظه گوش کنی
زنگ بزن،به هم بزن،بخاطر زندگی هامون نمیتونیم چیزی رو برگردونیم
A beautiful magic love affair
What a sad beautiful tragic, beautiful tragic, beautiful
What we had, a beautiful magic love affair
چه تراژدی عاشقانه غمگین و زیبایی
We had a beautiful magic love affair
چه تراژدی عاشقانه غمگین و زیبایی