دوباره یه خرابکاریه دیگه
من به دامت افتادم
میدونم که فرشته ها
مثل نون شیرینی حلقوی ،پیچ خوردن
وقتی دوان دوان به سوی ابر تو اوج گرفتم
من دوست کبود شدگی ها هستم
ازشون سیر نمیشم
با اینکه با تو بازی میکنم
کوسه یا یه گاونیش هم نمیتونن وقتی هستی اینجا بمونن
اینجا من هستم باز بی هیچ کلاه خودی
وقتی که زخمهایم را لیس میزنم
زخمهای عمیق و شور
وقتی همه چی هیچ معنایی برایم ندارد
دردها جای دوستان را برایم گرفته اند
من به اتاقها برده شده ام
و به احساساتم تکه تکه شده ام
که دیدم هیچ احساسی درونم نیست
حتی با روشنترین نورها
وقتی میگویی سلام تنها بازتاب صدایت را میشنوی
من به زخمهایم نیاز دارم
زخمهایی عمیق و شور مزه
وقتی همه چیز شبیه هیچ چیز نیست
دردها جای دوستان را میگیرند
که هرگز ترکت نمیکنند
با فروتنی منتظر نوبت خود هستند
وقتی همه چیز شبیه هیچ چیز نیست
دردها جای دوستان را میگیرند
030-182xxxمن دارم اسممو تکرار میکنم
تا صدای ضبط شده ی تلفن را خاموش کنم
تا بتونم صداتو دوباره بشنوم
تا جان دوباره بگیرم
شنیدن دیدن بودن
030-182 خرابکاری، پیام صوتی تو تکرار میکنم
من به زخمهایم نیاز دارم
زخمهایی عمیق و شور مزه
وقتی همه چیز شبیه هیچ چیز نیست
دردها جای دوستان را میگیرند
که هرگز ترکت نمیکنند
با فروتنی منتظر نوبت خود هستند
وقتی همه چیز شبیه هیچ چیز نیست
دردها جای دوستان را میگیرند