اگه تو با دل من یکدل و همراهی، بگو
از دلم بیخبر و یا اگه آگاهی، بگو
تو با من قهری بگو، آشتی اگه هستی، بگو
نمیدونم چی بگم، هرچی که میخواهی بگو
ساکت و سردی چرا؟ سردی آوردی چرا؟
با دل خستهی من، چرا بد کردی، چرا؟
ساکت و سردی چرا؟ سردی آوردی چرا؟
با دل خستهی من، چرا بد کردی، چرا؟
دل تو پیش دل خسته و رنجور نمیاد
سنگ و شیشه که با هم جور نمیاد
به شب تیره و افسردهی آزرده دلا
غم و تاریکی میاد نور نمیاد
ساکت و سردی چرا؟ سردی آوردی چرا؟
با دل خستهی من، چرا بد کردی، چرا؟
ساکت و سردی چرا؟ سردی آوردی چرا؟
با دل خستهی من، چرا بد کردی، چرا؟
اگه تو با دل من یکدل و همراهی بگو
از دلم بیخبر و یا اگه آگاهی بگو
تو با من قهری بگو آشتی اگه هستی بگو
نمیدونم چی بگم هرچی که میخواهی بگو
ساکت و سردی چرا؟ سردی آوردی چرا؟
با دل خستهی من، چرا بد کردی، چرا؟
ساکت و سردی چرا؟ سردی آوردی چرا؟
با دل خستهی من، چرا بد کردی، چرا؟
ساکت و سردی چرا؟ سردی آوردی چرا؟
با دل خستهی من، چرا بد کردی، چرا؟
ساکت و سردی چرا؟ سردی آوردی چرا؟
با دل خستهی من، چرا بد کردی، چرا؟