Sözlerimi Geri Alamam [Persian translation]

نمیتونم حرفامو پس بگیرم

نوشته هام رو نمیتونم دوباره بنویسم

سازی که زدم رو نمیتونم دوباره بزنم

نمیتونم ی بار دیگه به عقب برگردم

اگه اشکام داره جاری میشه بذار خشک نشه

اگه این دل به جوش اومده عاشق مال منه بذار وا نسته

بذار خاطراتی از من که با تو دوست بودم توش منو صدا نکنه

هیچ وقت زندگی عید نشده

یا شایدم

ی نفس کشیدن ما هم عید بود

یا شایدم

ی امید بود که باعث زندگی انسان شد

سازم رو به دست گرفتم

دوباره وقتی سطح آب رودخونه از قد من تجاوز کنه

شاید دوباره

تو جلوی من ظاهر خواهی شد

چشم ها بهم قفل خواهد شد

وقتی نگاه کنیم خواهیم دید

چی هستیم کجاها هستیم

نمیتونیم بدونیم

فعلا