گاهی اونجا، گاهی اینجا، گذشتن فصل ها
هر جا غروب بود اونجا فردا رو گشتم، و در به در شدم
بعد از تو قیمت و ارزش هیچ چیز رو نمیدونم
بعد از تو اینطور عاشق کسی نشدم
عشق من بگو چی میخوای از من جانم
اگه بخوای زندگی قدم زنان با عید ها بگذره
اگه بخوای بهار با سنبل ها و خوشه ها بیاد
اگه بخوای دنیا با عیاشی و نوازندگی بچرخه
عشق من بگو چه آرزویی داری، از من بخواه
اگه بخوای با عرش نشین های آسمون دوست میشم
اگه بخوای ازدواج میکنیم با طبل ها و شیپور ها
اگه بخوای هر چهار سوی تورو با ترانه پر میکنم
از روی زمین و اسمون، از من بودن خبری باشه
هر جا غروب بود اونجا فردا رو گشتم، و در به در شدم
بعد از تو قیمت و ارزش هیچ چیز رو نمیدونم
بعد از تو اینطور عاشق کسی نشدم