همه چیز مانند خیال در دور دست ها ، اونطوری تنهام
روحم پر درآورد و پرواز کرد به صورت ناگهانی
هر روز یکم بیشتر فراموش شدن چقدر سخت [به نظر] میاد
من اصلا فراموش نکردم ، قلبم چی از فراموش کردن می دونه (بلد نیست)
تو برای عمر (جان و زندگی) من مهر و موم شد
برای قلب خسته و دربه داغونم
در قلب ها آخرین آتش (دل سوخته) هستیم
دو زخمی هستیم ، الان جدا از همیم
ما (من) با تو معصوم ، بی گناهیم
در دیگری است عشق تبعید شدمون
در قلب ها آخرین آتش (دل سوخته) هستیم
دو زخمی هستیم ، الان جدا از همیم
ما (من) با تو معصوم ، بی گناهیم
در تن دیگری است عشق تبعید شدمون