Родной [Rodnoy] [Persian translation]

چطوری؟

با این لحن صدات غازهای درونم غاز میکشه...لرزه درونم هویداست

واقعا ، انتظار نداشتم

که یه روزی دوباره با من تماس بگیری

دوباره مال من شی

هنوز شوخ و باحال و خندانی

اما ...تنها حالا یه غریبه

رنج کشیدم ، بزار دیگه از گذشته چیزی نگیم

اصالتم ، صمیمی ام

خب ، چقدر دلتنگت شدم

چه زمستانهای سردی سپری کردم

با من هیچ شبی تماس نگرفتی

فکر کردم که فراموشم کردی

همه چیز با تو زیباست

آیا واقعا عشقت

مثه من تا این اندازه پرشوره

تو میدونی ، و حالا من

مثل یه آهن شدم - واسه زنده موندم

دوباره با دوستام بودم

اما این شهر مدت زیادی گیر نیفتاد برام.... انگار دیگه عادی شده بود برام

زندگی همینطور در جریانه

ملاقات ها ، شراب،رستوران ها و باشگاه ها

امیدوارم خدا ببخشه

که منو تو همدیگرو گم کردیم

عشق... اصلی ام ، آشنایم

خب ، چقدر دلتنگت شدم

چه زمستانهای سردی سپری کردم

با من هیچ شبی تماس نگرفتی

فکر کردم که فراموشم کردی

همه چیز با تو زیباست

آیا واقعا عشقت

مثه من تا این اندازه پرشوره

عزیزدلم...

اصالتم.... اصل و ریشه ام

ما اکنون از یک ریشه ایم ، هم قوم و خویش و هم آشناییم

من غریبه ام ، او قانونی ست

بی پرده بگو، بدون مقدمه های غیر ضروری

خجالتی نباش، ما نزدیک به همدیگریم

صادقانه بگو... آیا دوباره ارزششو داره

تو فقط زنگ زدی و قلبم لرزید

من هنوز همه چیز رو با جزئیات به یاد دارم

من و تو هر دو خسته از سکوتیم

اصالتم ، صمیمی ام

اصل و ریشه ام / اصالتم

اصالتم ، صمیمی ام

خب ، چقدر دلتنگت شدم

چه زمستانهای سردی سپری کردم

با من هیچ شبی تماس نگرفتی

فکر کردم که فراموشم کردی

همه چیز با تو زیباست

آیا واقعا عشقت

مثه من تا این اندازه پرشوره

اصالتم ، صمیمی ام

اصالتم