هنوز یادم میاد وقتی رو که اولین گیتارم رو خریدم
یادم میاد که چه حس خوبی داشتم، اون رو توی ماشینم گذاشتم
و خانواده ام پنجاه مرتبه به دو آهنگم گوش کردن
و به مامانم گفتم که پسر یکی یه دون اش می خواد ستاره بشه
همه صفحه های بیتلز رو خریدم
با گیتارم درست مثل پل صدا در اوردم
همه صفحه های قذیمی چاک بری، 78 و بقیه رو خریدم
کنار دستگاه پخش نشستم و هر نتی رو که اونا می زدند، من هم زدم
و همه شون رو توی تلویزیون تماشا کردم و هر حرکتی که می کردند رو انجام دادم
راک ان رول، همه بهترین سالیان عمرم رو صرف تو کردم
همه یکشنبه های آفتابی رویایی رو
همه شب های تابستونی مهتابی رو
من توی اتاق پشتی، سخت مشغول نوشتن ترانه های عاشقانه ای برای تو بودم
اما تو مسیرت رو عوض می کردی
و هرگز حتی نفهمیدی
که من همیشه
درست در یک قدمی تو بودم
به نظر میرسید که سال 1966 از اون سالهاست
که هر بار به یه جایی می رفتم
ما توی سان فرانسیسکو زندگی می کردیم، با گل هایی در موهامون
ترانه هایی درباره مهربانی می خواندیم تا دنیا بفهمه
اما من و بچه ها، چیزی سوای بقیه ی گروه ها بودیم
و بعدش در 1969 در لوس آنجلس بودیم،بزودی برگشتیم
ما واقعا پیشرو بودیم و آهنگای زیادی می نوشتیم
و دیوانه کننده ترین چیزی رو که تا حالا اجرا کرده بودیم، باید اجرا می کردیم
جمعیت چطوری برای ما فریاد می کشیدند
و ما افکار کردیم که ما مسبب اون بودیم
راک ان رول، همه بهترین سالیان عمرم رو صرف تو کردم
همه روزهای جوانی تنبلی و دیوانگی ام رو
همه اون شب های مهتابی جادویی رو
من توی جاده، سخت مشغول خوندن ترانه های عاشقانه ای برای تو بودم
اما تو مسیرت رو عوض می کردی
و هرگز حتی نفهمیدی
که من همیشه
درست در یک قدمی تو بودم
سال 1971 توی سوهو، ااونجا سوزان رو دیدم
تلاش می کردم که توی گروه یکی دیگه تک نوازی کنم
و او بعدا پیشم اومد و من دستش رو گرفتم
و از مشکلاتم به اون گفتم و انگاری اون من رو می فهمید
و اون با من به لندن رفت
به صد اتاق هتل
به صد شرکت ضبطی که صدایم رو دوست نداشتند
و او با من بود وقتی که سرانجام گیتار قدیمی ام رو فروختم
و او به من کمک کرد که بفهمم
که من هرگز یه ستاره نبوده ام
راک ان رول، همه بهترین سالیان عمرم رو صرف تو کردم
همه یکشنبه های آفتابی رویایی رو
همه شب های تابستونی مهتابی رو
اما من هرگز جادوی ترانه ساختن برای تو رو نفهمیدم
خدایا متشکرم که گذاشتی یه خرده از اون رو بفمم
و من همیشه در یک قدمی تو خواهم بود
راک ان رول، همه بهترین سالیان عمرم رو صرف تو کردم
ترانه های عاشقانه ای را در نور فلاش ها می خواندم
اما من هرگز جادوی ترانه ساختن برای تو رو نفهمیدم
خدایا متشکرم که گذاشتی یه خرده از اون رو بفمم
راک ان رول، همه بهترین سالیان عمرم رو صرف تو کردم
همه یکشنبه های آفتابی رویایی رو
همه شب های تابستونی مهتابی رو
من توی اتاق پشتی، سخت مشغول نوشتن ترانه های عاشقانه ای برای تو بودم
اما تو مسیرت رو عوض می کردی
و هرگز حتی نفهمیدی
که من همیشه
درست در یک قدمی تو بودم