گریهنکن برای جادههای سفرنکرده
گریهنکن برای راههای انتخاب نکرده
چرا که در پس ِ هر پیچ
پایانی است طولانی و کورکننده
بدترین رنجی که شناختهام من
رها کن آن قلب ِ شکسته رهاشدهات را
بگذار بگذرند آن اشتباهها
چرا که عشقی که دادی از دست
نمیارزید به بهایَش
به وقتَش شاد خواهی شد از نبودنَش
گریهنکن برای جادههای سفرنکرده
گریهنکن برای راههای انتخاب نکرده
چرا که در پس ِ هر پیچ
پایانی است طولانی و کورکننده
بدترین رنجی که شناختهام من