راستش من زیاد از حد فکر می کنم
یه خیال باف ، یه الکلیام
یه آدم معمولی و متوسط که
وله تو میخونه ، انگاری که قراره خراب بشه
یه حرف مفت زن
یه هرزه گو ، یه جانی واکر*ام
یکسره سیگار میکشم
اینو عالمو آدم میدونن
میدونم که تازه با هم آشنا شدیم
و تو هنوز مشکلات منو نمیدونی
اما ، برام جالب بود بدونم که تو
کمکم میکردی که یادم بمونه فراموش کنم
چونکه من ، هنوز دلم نمیخواد بیدار شم
شبو با من بگذرون
تا روشنایی روز
کمکم کن یادم بمونه فراموش کنم
چونکه من یه فال بینم
یکی که توگذشته زندگی میکنه
و من همیشه یه راوی بودم
اما دیگه کسی به قصه هام گوش نمیده
آدمیام که همیشه دیر می رسه، کسی که فرصتاشو از دست میده
یه دونده ی آهسته ، آخرین رقصنده
منو می بینی که به آرومی کف اتاق سُر میخورم
می دونم به نظر عجیب میاد
و من چیزی ندارم در عوضش بدم
اما ، برام جالبه بود بدونم که تو می تونستی
کمکم کنی که یادم بمونه فراموش کنم
چونکه من، هنوز دلم نمیخواد بیدار شم
شبو با من بگذرون
تا روشنایی روز
کمکم کن یادم بمونه فراموش کنم
پس کمکم کن یادم بمونه فراموش کنم
چونکه من ، هنوز دلم نمیخوادکه بیدار شم
شبو با من بگذرون
تا روشنایی روز
کمکم کن یادم بمونه فراموش کنم