چه آرام در خود شکستم
چه دلتنگ تنها نشستم
نشستم به هوای تو من
با تو آرامم پس از این به خدا
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری
شکوه نکن تن رنجور از دربدری، ای وای
با من و دل، تو بگو چه گذشت
با دل زار و شکسته ی من
پر بکشد به هوای تو آه
کی برسد تن خسته ی من
چه سازد دل تنگ دیدار
چه گوید با عکس دیوار
نشیند به هوای تو دل
تا که باز آیی گل گمشده ام
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری
شکوه نکن تن رنجور از دربدری
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری
شکوه نکن تن رنجور از دربدری، ای وای
چه آرام ... در خود شکستم