در میان خاکستر و خاک از خواب بر میخیزم
پیشانیم را پاک کرده و زنگار خودمو تعرق میکنم
مواد شیمیایی رو استنشاق میکنم، گا ه ه ا ه
با تقلا وارد میشم، اصلاح و روبراه میشم، و پس از وارسی از اتوبوس زندان بیرون میام
این همونه، آخرالزمان، وای
دارم بیدار میشم، اونو توی استخونام حس میکنم
بقدر کافی هست که سیستممو بازدم کنه
به عصر جدید، به عصر جدید، خوش اومدی
به عصر جدید، به عصر جدید، خوش اومدی
وای، وای، (من) رادیو اکتیوم، رادیو اکتیو
وای، وای، (من) رادیو اکتیوم، رادیو اکتیو
پرچم هامو بالا میبرم، لباسهامو میبرم
فکر کنم یک انقلابه
ما اونو رنگ قرمز خواهیم زد، تا درست جا بیفته، وای
با تقلا وارد میشم، اصلاح و روبراه میشم، و پس از وارسی از اتوبوس زندان بیرون میام
این همونه، آخرالزمان، وای
دارم بیدار میشم، اونو توی استخونام حس میکنم
بقدر کافی هست که سیستممو بازدم کنه
به عصر جدید، به عصر جدید، خوش اومدی
به عصر جدید، به عصر جدید، خوش اومدی
وای، وای، (من) رادیو اکتیوم، رادیو اکتیو
وای، وای، (من) رادیو اکتیوم، رادیو اکتیو
تمام سیستمها رفتنیند، خورشید نمرده
در عمق استخونام، مستقیم از درون
دارم بیدار میشم، اونو توی استخونام حس میکنم
بقدر کافی هست که سیستممو بازدم کنه
به عصر جدید، به عصر جدید، خوش اومدی
به عصر جدید، به عصر جدید، خوش اومدی
وای، وای، (من) رادیو اکتیوم، رادیو اکتیو
وای، وای، من
رادیو اکتیوم، رادیو اکتیو