این حکایتی از دوست داشتن کنار ساحل عشق است!
زیباترین قصه ای که قهرمان های آن ما دونفر با همیم!
در آن،تو را آرزو کردم و
با تو زیباترین احساس را داشتم
زیباترین کلامی که میشد با نگاهمان به هم بگوئیم.
آن خنده ای که قلب هایمان از سر اشتیاق سر می داد؛ طوری که حتی از خود بیخود میشدیم،
و همه مردم را فراموش میکردیم
و بس بود که تنها با هم زندگی کنیم
و هم را داشته باشیم.
امروز زیباترین روز زندگی من است
چون تو را در آن دیدم ای زندگی من!
عاشق بودن با تو ام
و به خدا سوگند که هرگز رهایت نخواهم کرد
تویی که ایام و روزهایم را زیبا میکنی!
????
من باتو زندگی کردم احساسی که به کل دنیا می ارزه
لحظه ی دیدارمون توی زندگیم نابه
دیدی که من به سمت تو میام
چشمانم خیره ی چشمانت
و دستهایت را گرفتم
از این زیباتر وجود داره؟
من زیباتر از این ندیدن
زیباترین چیزی که در کل زندگیم به چشم دیدم
این چشمهایش همانند شب بیدار است
من سرگشته ی آنهاهستم
آه از چشمهایم ای شب...( کنایه از آنچه چشم می بیند و منجر به زنده داری شبهای عاشق می شود)