گوش کن وقتی که باد در بین شیار ها و شکاف ها میوزد
صدا ها در تمنا زندانی شده اند و خاطرات در زمان
شب همدم منه و تنهایی راهنمای من
آیا باید برای همیشه اینجا بمانم و راضی باشم؟
و من کسی خواهم بود تو را روی زمین می خوابانم
و سخت میبوسمت, نفست را میگیرم [با بوسه هایم نمیزارم نفس بکشی]
و سپس اشک ها را پاک خواهم کرد
عزیزم, تو فقط چشم هایت رو ببند
در این دنیا خیلی بهم خیانت شده و ضربه خورده ام
سعی میکنم یک کلمه صادقانه پیدا کنم و کارم این شده که به دنبال حقیقت باشم
اه, تو با من به صورت معما و قافیه حرف میزانی
بدن من درد میکشه [جونشو میده] تا نفس تو رو نفس بکشه. کلمات تو مرا سر زنده نگه میداره
و من کسی خواهم بود تو را روی زمین می خوابانم
و سخت میبوسمت, نفست را میگیرم [با بوسه هایم نمیزارم نفس بکشی]
و سپس اشک ها را پاک خواهم کرد
عزیزم, تو فقط چشم هایت رو ببند
در این شب من سرگردانم, صبح دمی خواهد آمد که من از ان وحشت دارم
یک روز دیگر و شناختن راهی دیگر که میترسم پا به ان راه بگذارم
اه, به دریای رویا های سرگردان خواهم رفت بدون هیچ گونه غروری
زیرا که چیزی بین ما نیست و منکر این هم نخواهم شد
و من کسی خواهم بود تو را روی زمین می خوابانم
و سخت میبوسمت, نفست را میگیرم [با بوسه هایم نمیزارم نفس بکشی]
و سپس اشک ها را پاک خواهم کرد
عزیزم, تو فقط چشم هایت رو ببند
و من کسی خواهم بود که تو را به زیر خواهم کشید
و سخت میبوسمت, نفست را میگیرم [با بوسه هایم نمیزارم نفس بکشی]
و سپس اشک ها را پاک خواهم کرد
تو فقط چشم هایت رو ببند