[چاوشی:]
توی صحنه ی غریب زندگی (غریب زندگی)
هممون در نقش یک بازیگریم (بازیگریم)
با همیم تو بازهای روزگار
از درون هم ولی بی خبریم
[امیری:]
بی خبریم
زندگی تولد یه خاطرست
انگاری شروع یک نمایشه
کاشکی از دنیا این خاطره ها
سهم ما تموم خوبیا بشه
[فرزاد:]
توی یه پشت صحنه ی دنیای ما
خوبی و بدی می مونه یادگار
زندگی برای ما یه خاطرست
از تمام قصه های روزگار
از تمام قصه های روزگار
[امیری:]
بهتر به قلبامون دروغ نگیم
زندگی هر طور که باشه می گذره
من تو مسافریم تو این روزا
مثل خورشید تو نگاه پنجره
[مدرس:]
هممون پشت نگاه صورتک
همیشه از صبح تا شب قایم می شیم
واسه پنهون کردنه گریهامون
روی قلب و روحمون خط می کشیم
[مقدم:]
اگه باز از روزگار دلت گرفت
لحظه ها ثانیه ها ابری شدن
بیا با من بیا با من
بیا با من بیا با مــــــــن
[فرزاد:]
توی یه پشت صحنه ی دنیای ما
خوبی و بدی می مونه یادگار
زندگی برای ما یه خاطرست
از تمام قصه های روزگار
[همخوان]
توی یه پشت صحنه ی دنیای ما
خوبی و بدی می مونه یادگار
زندگی برای ما یه خاطرست
از تمام قصه های روزگار