وقتی بالا را نگاه میکنم
آسمان را می بینم
به خودم میگویم : خدای من چه شگفت انگیزه چه آبی.
وقتی بالا را نگاه میکنم
چشمان تو را می بینم
به خودم میگویم : خدای من واقعا فوق العاده است چه آبی
آبی تر از آبی چشمان تو
بهتر از آن چیزی نمی بینم
حتی ابی آسمان ها
طلایی تر از موهای بلوندت
قابل تصور نیست
نه حتی طلایی خوشه های گندم
پاک تر از نفس های آرامت
حتی نسیم ماه اوت هم
نمی تواند آرام تر بوزد
قوی تر از عشق من برای تو
دریا حتی در خشم و طغیان
هم با آن پا به پا نمی شود
آبی تر از آبی چشمان تو
بهتر از آن چیزی نمی بینم
حتی ابی آسمان ها
اگر روزی برسد که بروی
و مرا ترک کنی
تقدیر من کاملا دگرگون می شود
هیچ چیز خاکستری تر از خاکستری زندگی من
نخواهد بود
.حتی هوای گرفته و بارانی
اعماق زمین هم
سیاه تر از سیاهی قلب من
نخواهند بود
هیچ چاه بی پایانی پیدا نمی شود که
تهی تر از روزهای من بدون تو باشد
طولانی تر از غم عشقم
حتی ابدیت در کنارش کوتاه به نظر می رسد
هیچ چیز خاکستری تر از خاکستری زندگی من
نخواهد بود
حتی هوای گرفته و بارانی
می دانم
فکر کردن در مورد فردا ها
کار اشتباهی است
پیچیده کردن زندگی چه سودی دارد
...چون امروز
آبی تر از آبی چشمان تو
بهتر از آن چیزی نمی بینم
حتی ابی آسمان ها
طلایی تر از موهای بلوندت
قابل تصور نیست
نه حتی طلایی خوشه های گندم
پاک تر از نفس های آرامت
حتی نسیم ماه اوت هم
نمی تواند آرام تر بوزد
قوی تر از عشق من برای تو
دریا حتی در خشم و طغیان
هم با آن پا به پا نمی شود
آبی تر از آبی چشمان تو
چیزی جز رویاهایی که چشمانت
...برایم می آورند، نمی بینم