Pieces Of You [Persian translation]

حالا وقتشه

چرا پیشنهاد نمیدی یه کم خوش بگذرونیم؟

میتونیم دکتر بازی کنیم

و من تمام بدنت رو آش و لاش کنم

میدونم که ممکنه دردت بیاد اما

قول میدم که

باهات مثل مادرم تا کنم

اون گریه میکنه,التماس میکنه که زندگیش رو بهش ببخشم

حقیقت تلخه ولی تنها چیزی که باقی مونده تکه های بدن توئه

یه سر بریده

بعدش هر چیزی رو که دوست ندارم تکه پاره میکنم

اما قرار نیست از تو هم چیزی باقی بمونه

یه سر بریده

بعدش هر چیزی رو که دوست ندارم تکه پاره میکنم

اما قرار نیست از تو هم چیزی باقی بمونه

تکنوازی

اون گریه میکنه,التماس میکنه که زندگیش رو بهش ببخشم

حقیقت تلخه ولی تنها چیزی که باقی مونده تکه های بدن توئه

اون میخنده, گریه میکنه,التماس میکنه که زندگیش رو بهش ببخشم

حقیقت تلخه ولی تنها چیزی که باقی مونده تکه های بدن توئه

یه سر بریده

بعدش هر چیزی رو که دوست ندارم تکه پاره میکنم

اما قرار نیست از تو هم چیزی باقی بمونه

یه سر بریده

بعدش هر چیزی رو که دوست ندارم تکه پاره میکنم

اما قرار نیست از تو هم چیزی باقی بمونه