واقعاً یه روز بینقصه
توی پارک سانگریا مینوشیم
و بعدش وقتی که تاریک شد میریم خونه
واقعاً یه روز بینقصه
در باغ وحش به حیوونها غذا میدیم
بعدش هم یک فیلم و بعدش خونه
آه که چه روز بینقصیه
خوشحالم که با تو گذروندمش
آه که چه روز بینقصی
تو صرفاً من رو نگه میداری
تو صرفاً من رو نگه میداری
واقعاً یه روز بینقصه
مشکلات همه کنار گذاشته شدن
تعطیلات رو با خودمون هستیم
چهقدر خوشه
واقعاً یه روز بینقصه
تو باعث شدی خودم رو فراموش کنم
فکر کردم کس دیگهای هستم
یه آدم خوب
آه که چه روز بینقصیه
خوشحالم که با تو گذروندمش
آه که چه روز بینقصی
تو صرفاً من رو نگه میداری
تو صرفاً من رو نگه میداری
همون چیزی رو که کاشتی درو میکنی
همون چیزی رو که کاشتی درو میکنی
همون چیزی رو که کاشتی درو میکنی
همون چیزی رو که کاشتی درو میکنی