نه اونی که اومده و نه اونی که رفته، اصلا سراغ همدیگه رو نمیگیرن دیگه
این قلب ، از این تجربه های تکراری (زندگی) داره درد میکشه
گفتم آره ، اما قلب حالا دیگه اونطوری فکر نمیکنه
همش دعاها میکنه که برگردی
این قلب با تو، میسوزه و خاموش میشه
حتی اگه جفا بکشم، قبول میکنه
در سر راه عشقت، هر چیزی که باشه به جون میخرم
حتی یک لحظه هم نمیتونم به نبودت عادت کنم
توی زمین و آسمان جا نمیشه که این قلبم که برای تو میتپه
هرجا خواستی برو، پس نمیکشم به دنبالتم
سوختم و سوختم و تموم شدم، ذوب شدم، ببین تو چه حال و روزیم
بگو که آیا تو خدایی نداری ؟
توی زمین و آسمان جا نمیشه که این قلبم که برای تو میتپه
هرجا خواستی برو، پس نمیکشم به دنبالتم
سوختم و سوختم و تموم شدم، ذوب شدم، ببین تو چه حال و روزیم
بگو که آیا تو خدایی نداری ؟
بگو که آیا تو خدایی نداری ؟