اون پرنده تو بودی، پیرهن ابرو درید
رفت و گم شد تو غرور، رفت و از همه برید
اون که روی عاشقی طرح دلتنگی کشید
جفت پرشکستهشو توی تنهایی ندید
من اون پرندهم، گنگ و خسته
هر پر پاکم روی یه سنگه
هر یه پری که رخت تو بود
حالا واسه خاک رختی قشنگه
توی واپسین نفس تو یادمی همپرواز
باز تو میتونی فقط باشی برام نفسساز
بیا همهوای من، برای من صمیمی
منو از اینجا ببر، تو ای جفت قدیمی
من اون پرندهم، گنگ و خسته
هر پر پاکم روی یه سنگه
هر یه پری که رخت تو بود
حالا واسه خاک رختی قشنگه
من هنوز تشنهی نورم، تشنهی دشت خورشید
زود بیا که باد غربت همهی پرامو چید
بیا با همهوای من، فقط تویی صمیمی
منو از اینجا ببر، تو ای جفت قدیمی
من اون پرندهم، گنگ و خسته
هر پر پاکم روی یه سنگه
هر یه پری که رخت تو بود
حالا واسه خاک رختی قشنگه