سه صبحه
و من نمی تونم بخوابم
کاشکی الان پیشم بودی
صدایی در درونم میگه:
"مراقب باش، بودن با این دختر برات خطرناکه"
آره!
با قلبم تفریح کن
با قلبم تفریح کن
با قلبم تفریح کن
ب قلبم تفریح کن
چون نمی خوام بیشتر ااز این رنج بکشم
دیگه طاقت رنج بیشتر از اینو ندارم
نمی دونم لبخند می زنی
یا اینکه بهم خیره می شی
می خوای باهام چکار کنی( خدا می دونه)
وقتی چراغها خاموش شن