[Verse 1]
حالا ما به سقف خيره شديم، وقتي عصباني هستي خيلي خشگل ميشي
تنها چيزي كه ميشنوم صداي نفس كشيدنه
ما توي اين سكوت گير افتاديم، توي يه جنگ سرد
مغرور تر از اونيم كه عذر خواهي كنيم
[Chorus]
در حال حاضر حسش مثل اينه كه داريم خونريزي مي كنيم
خيلي عميق كه شايد نتونيم بلند شيم
كلماتمون، فقط سطح رو پاره ميكنن
مثل يه برش كاغذ
در حال حاضر نميدونم چرا دوست دارم
ولي صبح كه بياد، وقتي كه بيدارشيم
دستاتو ميگيرم و يادت باشه كه
اون فقط يه برش كاغذ بود
[Verse 2]
من به سكوت پناه مي برم، حتي وقتي داريم متلاشي ميشيم
ميشه يه لحظه فقط واسه يه بوسه نگهش داريم؟
چون من هيچوقت نميخواستم آزارت بدم، و ميدونم كه تو هم همين حسو داري
تو هنوز تنها كسي هستي كه بهش علاقه دارم
[Chorus]
در حال حاضر حسش مثل اينه كه داريم خونريزي مي كنيم
خيلي عميق كه شايد نتونيم بلند شيم
كلماتمون، فقط سطح رو پاره ميكنن
مثل يه برش كاغذ
در حال حاضر نميدونم چرا دوست دارم
ولي صبح كه بياد، وقتي كه بيدارشيم
دستاتو ميگيرم و يادت باشه كه
اون فقط يه برش كاغذ بود
[Chorus]
در حال حاضر حسش مثل اينه كه داريم خونريزي مي كنيم
خيلي عميق كه شايد نتونيم بلند شيم
كلماتمون، فقط سطح رو پاره ميكنن
مثل يه برش كاغذ
در حال حاضر نميدونم چرا دوست دارم
ولي صبح كه بياد، وقتي كه بيدارشيم
دستاتو ميگيرم و يادت باشه كه
اون فقط يه برش كاغذ بود