اینجا، من .... ایستاده بر ساحل
.او رفته ... بله، او رفته
تمام فرشتهها برام دعا میخوونن
.درست اون وقتی که دارم سقوط میکنم
درحالیکه من دارم ذوب میشم زیر باران، غرق در درد
.او خیلی دوره
یعنی میشه دوباره همو ملاقات کنیم، حتی بعنوان دو دوست
بعد از این همه مدت؟
منی که تو کابوسهام در مقابل شیطان
با شجاعت میایستم و مقاومت میکنم
حالا تمام دوستام میخوان منو نجات بدن
.چقدر مسخره
درحالیکه من دارم ذوب میشم زیر باران، غرق در درد
.او خیلی دوره
یعنی میشه دوباره همو ملاقات کنیم، حتی بعنوان دو دوست
بعد از این همه مدت؟
(۳)