کی می دونه چند قلبو شکستی
یکی هم مال (قلب) منو بذار روش و بشمر ببینم
همون حرف هارو چند بار شنیدم
نه جانم ، دوست نمونیم
تو حرف (حرف مفد) استادی ، در اجرا صفری
از (به خاطر) دروغ گویی گریه کن ، گریه کن
با کتابت (دین و ایمانت) مطابقت بده ، تو جلدت (شخصیتت) جای بده
یکم اون طرف تر هم بازی کن (برقص)
نه کشت و نه خنداند
این عشق منو دنبال خودش کشید
کافی بود برای جانم ، مانند آنچه به سر دشمن میاد [سرم اومد]
نواخته بشن ساز ها به خاطر تنهاییم