نمی دانم چگونه دوستت داشته باشم
نمی دانم چگونه بخواهمت
تا ابد با تو باشم
بی عیب و نقض به تو دروغ بگویم
تا ابد با تو باشم
بدون این که در جلوی چشمانت باشم
نمی دانم چگونه منتظرت بمانم
بر طبق ملاک دیگران من به تو وفادارم
کر:
تو عاشق باقی مانده هستی
این نگرانی کمی می برد
چقدر روحم می تواند
به تو ببخشد؟
اما اگر دوباره
من آسیب ببینم
می دانم که چقدر
برایم وحشتناک است تا رویایش را تصور کنم
تو عاشق باقی مانده هستی
فایده ی آن ها چیست؟
دستم را بگیر
و به سپیده دم سلام کن
دستم را بگیر
سلام، صبح به خیر!
یاداشت و باروت
این بسیار هیجان انگیز بود، خداحافظ
نمی دانم چگونه دوستت داشته باشم
می توانست خیلی ساده باشد
تا وقتی که کاملا تاریک شود می رقصم
چیزی که تو هنوز نمی توانی
پوشاندن سکوت موج ها
دنیا را با زیبایی به شگفت می آورد
من می توانستم نشانه ی خوبی باشم
و خودم را همان طور بکشم
کر.