میگویند عاشق فراوان داری
همین بس که بگویی دروغ است
حرفی از عشق نجوا کن
حاضرم باور کنم
میگویند دل میربایی
همین بس انکارش کنی
به جوابی که در چشمانت هست
میترسم نگاه کنم
شبها دراز و تنها
تا سحر و تو نیستی
حتی در خواب هایم گنهکاری
کیست که این را خوب تعبیر کند
(از پشت سرم حرف ها میزنند (دیوانه میگویند مرا
شاید هم دروغ نباشد
حتی پیشم هستی و از من دوری
تو بگو چگونه طاقت بیاورد این دل
میگویند نفرین شده ای
همین بس انکارش کنی
به جوابی که در چشمانت هست
میترسم نگاه کنم