بعد از تو فقط شب منو فهمید
و فقط دود های کج سیگارم منو درک کرد
بعد از تو فقط دیوارها درد منو فهمیدند
و اخرین نوشته ای که روی میز جا گذاشتی
مثل یک قایق کاغذی
منو تو اقیانوس رها کردی
تک و تنها ، خیس خیس شدم
و رفتنت رو فراموش نکردم
یک روز میرسد که به پشت سرت نگاه کنی
و کارهایی که کردی جلو چشمت بیاد
گذشته ها رو یادت میاد
قلبت میزنه و گریه میکنی..
یک روز میفهمی و
از از کارهایی که کردی خجالت میکشی ..
گذشته ها رو یادت میاد
قلبت تند تند میزنه و آخ ..،آخ..