مالیخولیا(اندوه)، هنوز به شراب نابت که نویسنده داستانهای غمگین است نیازمندم...
مرا به جهان ات بروب؛
به آنجا که اندوه هایش ژرفترند و سرخوشی هایش نیز
مالیخولیا ؛ای هنوز آرزویم؛ آه، بگذار قلبم الهام بخش تو باشد.
آه، هوا را از رایحه معطرت پر کن
بگذار نور دهد، هلال ماهت بدرخشد
به هر جا که منزل کرد، افسوس وار، بدرود گویم اش
زیبایی سزاوار مرگ است، برای او که به زیبایی منزل کرده است
و در درون خود، انتظار بازگشتش را می کشم
به شعله مهیب دلربایش شیفتهام
آه، هوس و اندیشه های اندوه بار، از آنام باشید
روحم از امیالم پر میشود
مالیخولیا
قلبِ من از آن توست