اوه، یواشکی بِبَرمون اونجا نصف شب اوه
بشین رو پشت بوم زیر ستاره ها آبجو بخور عشقم
میتونم ببینمت اونجایی که دست منو گرفتی دختر
تو چشمام نگاه می کنی و "اون" نگاه رو بهم می کنی
راجعبه عشقهایی که داشتیم حرف می زنیم اوه
بیخیالشون بیا بقیه رو فراموش کنیم
خیلی خوشگلی حتی وقتی چِتی
همه حرف هایی که با چشم بسته می زنیم خنده داره عزیزم
عُشاقی که به زودی عاشق می شن
عشاقی که به زودی غریبه می شن
عُشاقی که به زودی عاشق می شن
این بالا روشن نیست
این بالا روشن نیست
این بالا روشن نیست
این بالا روشن نیست
ما روی بیت همو ملاقات کریم تنها بازمانده ها
اینجا جا مونده تا اولین کسایی باشیم که به عنوان عاشق زندگی می کنن
سعی می کنیم آروم تکون بخوریم اما زیادی مشروب خوردیم
با باد حرکت می کنیم مثل وانت های قدیمی
آخر هفته مشروب می خوریم روز هفته
هیچوقت فرصت نمیشه تا چیزایی که دلم می خوادو بگم عشقم
حالتی که توش زندگی می کنم حالت کوکایینِ پشتِ همه
سعی می کنم دستمو واسه برداشتن پولت دراز کنم
عُشاقی که به زودی عاشق می شن
-مثل یه سایه توی نور ماه-
عشاقی که به زودی غریبه می شن
عُشاقی که به زودی عاشق می شن
-مثل یه سایه توی نور ماه-
این بالا روشن نیست
این بالا روشن نیست