سرمستی و خوشحالیمون رو یادت میاد ؟
پرکشیدن های یکدفعه ایمون رو یادت میاد ؟
یادت میاد آدرسم کجا بود ؟
اشکهامون لب رود " سن " رو به یاد میاری ؟
حالا بیا بریم ببینیم
از نفس کم آوردن هامون ( آپنه ) زیر ملافه چی باقی مونده
بیا زیر کتمون قایم کنیم
تمام این جای دندون هایی که از یاد نمیرن
تمام این ساعت هایی که تو آغوش تو سپری شدن
اهمیتی ندارن
عشقم ! آیا ما همدیگه رو
تبدار و هیجان زده رها میکنیم ؟
تب و هیجانی که اندازه جار زدن عشقمون
روی پشت بوم هاست
قبل از اینکه زندگی عیب و نقصمون رو به بازی بگیره
بیا نشونه ها و جزییاتشون رو از بین ببریم
عشقم !
آیا داستان عاشقانه مون پدیدار میشه ؟
سَرم به سمت عقب خم شده
زندگی رو میبینم که چقدر زیبا بود
زندگی ای که کاری به کارمون نداشت
ما از دریچه قلبمون آسمون رو میدیدیم
حالا بیا بریم ببینیم
از عشق طوفانیمون چی باقی مونده
و برای محض رضای خدا هم که شده
بیا دوباره یه نگاهی به دور و بر بندازیم و بعدش پا به فرار بذاریم
انقدر بریم تا به هیچ نتیجه ای نرسیم
کار دیگه ای از دستمون برنمیاد
عشقم ! آیا ما همدیگه رو
تبدار و هیجان زده رها میکنیم ؟
تب و هیجانی که اندازه جار زدن عشقمون
روی پشت بوم هاست
قبل از اینکه زندگی عیب و نقصمون رو به بازی بگیره
بیا نشونه ها و جزییاتشون رو از بین ببریم
عشقم !
آیا داستان عاشقانه مون پدیدار میشه ؟
عشقم ! آیا ما همدیگه رو
تبدار و هیجان زده رها میکنیم ؟
تب و هیجانی که اندازه جار زدن عشقمون
روی پشت بوم هاست
قبل از اینکه زندگی عیب و نقصمون رو به بازی بگیره
بیا نشونه ها و جزییاتشون رو از بین ببریم
عشقم !
آیا داستان عاشقانه مون پدیدار میشه ؟
عشقم ! من رو هیجان زده
رها نکن
بذار منم باهات
تبعید شم
عشقم ! من تسلیم میشم
موقع خطر که میشه
حس میکنم خیلی فاصله دارم
از داستان عاشقانه مون
عشقم ! آیا ما همدیگه رو
تبدار و هیجان زده رها میکنیم ؟
تب و هیجانی که اندازه جار زدن عشقمون
روی پشت بوم هاست
قبل از اینکه زندگی عیب و نقصمون رو به بازی بگیره
بیا نشونه ها و جزییاتشون رو از بین ببریم
عشقم !
آیا داستان عاشقانه مون پدیدار میشه ؟
عشقم ! آیا ما همدیگه رو
تبدار و هیجان زده رها میکنیم ؟
تب و هیجانی که اندازه جار زدن عشقمون
روی پشت بوم هاست
قبل از اینکه زندگی عیب و نقصمون رو به بازی بگیره
بیا نشونه ها و جزییاتشون رو از بین ببریم
عشقم !
آیا داستان عاشقانه مون پدیدار میشه ؟