در هم میشکنم، ترس وارد می شه
سرما میاد، لا به لای پوستم می لغزه
به دنبال راهی می گردم که به تو برسم
در میون کولاک، تو
می ری، خونه تو ول می کنی
می ری، هر چی که می شناختیو ترک می کنی
تو تنها نیستی
با دستهای بالابرده، به سمت آسمون دراز شده
با چشمهای مث، طنین های توی شب
از جهنمی که توش بودی مخفی می شی
همون که ساکته، تو
می ری، خونه تو ول می کنی
می ری، هر چی که می شناختیو ترک می کنی
تو تنها نیستی
تو
می ری، خونه تو ول می کنی
می ری، هر چی که می شناختیو ترک می کنی
تو تنها نیستی
تو ناشناخته نیستی
.تو تنها نیستی