No Angel [Persian translation]

یادته یه بار یه چیزایی بهم گفتی

و چطوری اشک از چشمام جاری شد

اشک هام به خاطر این نبودن که کلماتت منو آزار دادن

من فقط ازین که ببینم تو گریه می کنی متنفرم

گاهی اوقات دلم می خواد غریبه باشیم

تا دیگه مجبور نباشم دردت رو بدونم

ولی اگرم خودم رو از خطر دور نگه میداشتم

این خلاء هم چنان وجود داشت

من فرشته نیستم

هیچوفت نبودم

ولی من هیچوقت آزارت ندادم

تقصیر من نیست

اون پوسته های تخم مرغ* رو می بینی, شکسته شدن

یک میلیون تکه روی زمین پخش شده

تا حالا واقعا دوسش داشتی؟

یا این که از رها کردنش می ترسیدی

تو باید میدونستی که میتونی بهش اعتماد کنی

ولی جوری وانمود می کنی که انگار من نمی دونم

من فرشته نیستم

هیچوفت نبودم

ولی من هیچوقت آزارت ندادم

تقصیر من نیست

اون پوسته های تخم مرغ رو می بینی, شکسته شدن

یک میلیون تکه روی زمین پخش شده

می خوام بهت بگم که متاسفم

ولی اونی که باید این حرف رو بزنه من نیستم

تو میتونی قلبم رو, روحم رو, جسمم رو داشته باشی

اگه بتونی قول بدی که نری

من فرشته نیستم

هیچوفت نبودم

ولی من هیچوقت آزارت ندادم

تقصیر من نیست

اون پوسته های تخم مرغ رو می بینی, شکسته شدن

یک میلیون تکه روی زمین پخش شده