بسیار شبیه به هم بودیم
زمان زیادی نگذشت، یکی شدیم
باور در زمانی کوتاه معجزه است
از عشق سرمست شدیم
دقیقا مانند من شروع کردی به خندیدن
حرف های روزمره ات به من سرایت کرد
خیلی وقت بود که به قلب هایمان بخیه زده شده بود
درب امید جدیدی به رویمان باز شد
تا به حالا کجا بودی
زمان زیادی از دست داده ام
ای یار چه خوب که آمدی، چشمم روشن
اگر اصلا نمی آمدی
اگر اصلا نمی آمدی
بسیاری از آنهایی که عشق می پنداریم، رقابت است
عشق حقیقی ، کمیاب
اقبالم برگشت ، حیرت خواهی کرد
سر باز زده بودم از انتظار
دقیقا مانند من شروع کردی به خندیدن
حرف های روزمره ات به من سرایت کرد
خیلی وقت بود که به قلب هایمان بخیه زده شده بود
درب امید جدیدی به رویمان باز شد
تا به حالا کجا بودی
زمان زیادی از دست داده ام
ای یار چه خوب که آمدی، چشمم روشن
اگر اصلا نمی آمدی
اگر اصلا نمی آمدی