این من هستم تا همیشه
یکی از گم گشته ها
کسی که هیچ اسمی نداره
بی هیچ قلب صادقی به عنوان قطب نما
این من هستم تا همیشه
یکی از گم گشته ها
این سروده آخرین تلاش برای
یافتن طناب نجات ،گم شده است
وای که چقدر هوای
باران آرمش دهنده را در سر دارم
تنها آرزوم اینه که دوباره بتونم رویا ببینم
قلب عاشقم
در تاریکی گم شد
به خاطر امید همه چیزم را خواهم داد
گل من،پژمرده شد میان
دو صفحه کتاب
یک بار و برای همیشه شکوفه ام همراه با گناهانم از میان رفت
از مسیر تاریک عبور کردم
با فرشتگان خوابیدم
از پیشینیان درخواست کمک کردم
با دستان عاشقت لمسم کن
و نام حقیقی مرا به من نمایان کن
وای که چقدر هوای
باران آرمش دهنده را در سر دارم
تنها آرزوم اینه که دوباره بتونم رویا ببینم
قلب عاشقم
در تاریکی گم شد
به خاطر امید همه چیزم را خواهم داد
وای که چقدر هوای
باران آرمش دهنده را در سر دارم
تنها آرزوم اینه که دوباره بتونم رویا ببینم
حالا و برای همیشه
و این بار برای همیشه
تا ابد اسم من نیمو خواهد بود
نیمو به سوی خانه سفر میکند
نیمو همه چیز را رها میکند
وای که چقدر هوای
باران آرمش دهنده را در سر دارم
تنها آرزوم اینه که دوباره بتونم رویا ببینم
قلب عاشقم
در تاریکی گم شد
به خاطر امید همه چیزم را خواهم داد
وای که چقدر هوای
باران آرمش دهنده را در سر دارم
تنها آرزوم اینه که دوباره بتونم رویا ببینم
حالا و برای همیشه
و این بار برای همیشه
تا ابد اسم من نیمو خواهد بود