نه مجنون، نه کرم، هیچ چاره ای پیدا نکردن
جدایی در روزگار (سرنوشت) هر عشقی وجود داره
خودتو با حرفهای شیرین تحت فشار قرار نده (بخودت اصرار نکن)
تسلی دادن چه فایده ای داره؟
تسلی دادن چه فایده ای داره؟
فرض کن روزی میشه که برگردی بیای؟
خواهی فهمید که بی تو در چه حالی ام؟
اشکها رو از چشام پاک خواهی کرد؟
گفتن گریه نکن چه فایده ای داره؟
انگار راهمون تا اینجا بود
انگار پایانمون با تلخی بسته شده بود
تنها چاره تقاضای صبر از خداست
ستم کردن، برای روزگار چه فایده داره؟
ستم کردن، برای روزگار چه فایده داره؟
(روزگار از ستم کردن چه فایده ای می بره؟)