چطور اون سالهای زیبای من بی خبر گذشت
بعضا با اشک چشم، و گاهی هم مثل ترانه ی پرمعنا
هر لحظه اش رو کامل و مثل دیروز به یاد میارم
نمکش روی لب هام، و عشقش درونم ایستاده
کجاست اون گل هایی که باهاش برای موهات تاج درست کرده بودم
بهار آهو هایی که چشمای زیبایی داشتند کو؟
کجاست اون پرنده ها و درختان، گل های هزار و یک رنگ؟
چطور بهار رو توی موهات زندانی کرده بودم؟
من هنوزم اون روزها رو به یاد میارم و انها رو زندگی میکنم
مثل اینکه شادی هایمان دوباره برمیگرده
هنوزم زیبایی تورو توی قلبم نگه میدارم
مثل اون گلی که از پشت سرت کنده شده بود
<3 sevdigim bir sarki <3