تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره
رنگ چشمهای تو بارونو به یادم میاره
وقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره
قهر تو، تلخی زندونو به یادم میاره
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت «دوستت دارم» شنیدنه
نفست شعر بلند بودنه
با تو بودن بهترین شعر منه
تو بزرگی؛ مث اون لحظه که بارون میزنه
تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منه
تو مث خواب گل سرخی، لطیفی مث خواب
من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت «دوستت دارم» شنیدنه
نفست شعر بلند بودنه
با تو بودن بهترین شعر منه
تو مث وسوسهی شکار یک شاپرکی
تو مث شوق رها کردن یک بادبادکی
تو همیشه مث یک قصه پر از حادثهای
تو مث شادی خواب کردن یک عروسکی
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت «دوستت دارم» شنیدنه
نفست شعر بلند بودنه
با تو بودن بهترین شعر منه
تو قشنگی مث شکلهایی که ابرا میسازن
گلهای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازن
اگه مردای تو قصه بدونن که اینجایی
برای بردن تو با اسب بالدار میتازن
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت «دوستت دارم» شنیدنه
نفست شعر بلند بودنه
با تو بودن بهترین شعر منه