برای تو میسوزم ولی این آتیش رو شعلهور نکن نالان.
کنار تو جای خیلی خوبیه اما من نمیتونم اونجا زندگی کنم.
تو باغی من طوفان، گلهات اینجا پژمرده میشه، این کارو نکن نالان.
من تاکسییی هستم که در جهت عکس میره، محور آههای زندگیتم، امکان نداره نالان.
ببین، من مثل زخمم، مثل یه زخم توو قلبتم نالان.
ولم کن برم، مثل یه فرشته سیاهم توو زندگیت نالان.
من مثل زخمم، زخم درون قلبت رو از بین ببر لطفا.
ولم کن برم، من مثل یه فرشته سیاهم توو زندگیت، نالان.
تو در زمستونی و من یه اجاق خالی، پاهات یخ میزنه اینجا، آتیشم نزن نالان.
یواش حرف بزن لطفا، زشته، ویرون میشی، نشو نالان.