هنوزم شهر من زیباست ولی مثل من افسرده ست
هنوزم بوی خون میده هنوز مهجور و سر خورده ست
هنوزم بوی خون میده هنوز بوی جنون میده
با سرخیش راه دریارو به ماهی ها نشون میده
هنوزم روی دیواراش نشونه گلوله ها پیداست
هنوز تو کوچه هاش عطر تن فرمانده جهان آراست
هنوز آواز میخونن تموم مردای بندر
واسه زخمای بی مرحم واسه نخلای بی سر
با اینکه دورم از شهرم با اینکه آخر خطم
با اینکه شهر ویرونه س هنوزم عاشق شطم
خدایا من با این مردم با این احساس همدردم
نذار با دستای خالی به خرمشهر برگردم