در آلامو متولد شدم (آمدم)
من هیچ روستایی ندارم
هیچ کشوری ندارم
هیچ ملیتی ندارم
با انگشتانم آتش را روشن می کنم
(منظور نواختن با گیتار با استفاده از حرکت انگشتانش روی سیم ها)
و با قلبم برای تو می خوانم
سیم های (سیم گیتار) قلبم می گریند
من در آلامو به دنیا آمدم
من در آلامو به دنیا آمدم
هیچ کشوری ندارم
هیچ ملیتی ندارم
آه، وقتی که آن ها می خوانند
و با درها و بیماری های شما
زنان ما شما را آلوده و آشفته می کنند.