خورشید در آسمان در حال درخشیدنه
یک ابر هم به چشم نمیخوره
بارون متوقف شده
همه بازیگرهای یک نمایشنامه هستن
مگه نمیدونی روز جدید و زیباییه
در امتداد خیابون قدم میدوم
ببین خورشید چطور درخشان بر شهر میتابه
بر خیابان ها، جایی که زمانی تاسف وجود داشت
آقای آسمان آبی امروز اینجا زندگی میکنه
آقای آسمان آبی، لطفا به ما بگو چرا
مدت زمان زیادی پنهان بودی
کجای کارمان اشتباه بود؟
هی تو که چهره ی زیبایی داری
به نسل بشر خوش اومدی
یک جشن. آقای آسمان آبی اون بالا منتظره
و امروز روزیه که منتظرش بودیم
سلام آقای آبی
ما خیلی خرسندیم از با تو بودن
دور و بر رو نگاه کن و ببین
همه به تو لبخند میزنن
آقای آسمان آبی
آقای آبی، کار تو خوب انجام دادی
اما به زودی آقای شب میخزه و میاد
دستش حالا روی شونه ی توئه
بیخیال، من تو رو همینطور کههستی بهخاطر خواهم آورد
آقای آسمان آبی، لطفا به ما بگو چرا
مدت زمان زیادی پنهان بودی
کجای کارمان اشتباه بود؟
سلام آقای آبی
ما خیلی خرسندیم از با تو بودن
دور و بر رو نگاه کن و ببین
همه به تو لبخند میزنن