اين چنين راه رو براي معيشت الهي باز ميكنن
و خاطرات رو به صف ميكشن
به سمت مرجعي كه مرده و رفته
سپس (با حضور) گروه موسيقي و سمفوني
در صداي هماهنگ و ملايمي (از موسيقي)
اسلحه هاشون رو با نفرت زمين ميذارن
چراكه در نهايت نيرو هاي ارتششون رو مي شناسن
خب به اندازه ي كافي
روي جلد... نديديم؟
ما با ديدن صفحه ي تلويزيون
شاد نبوديم؟ ، آه درسته
بنابراين ما ترس ها و اميدهامون رو
تو خانه هاي هميشه سبز پناه ميديم
و چيزهايي كه بهش نياز نداريم رو رها مي كنيم
سپس با صداي ضرب آهنگ دايره زنگي
و درام صحنه ي رژه
اون ها خشونتشون رو با اعتماد به زمين ميزنن (نابود ميكنن)
چراكه ميدونن ارزشش رو داره
خب به اندازه ي كافي
روي جلد... نديديم؟
ما با ديدن صفحه ي تلويزيون
شاد نبوديم؟ ، آه درسته
به اميد زماني كه تمام اين چيزهاي گفته شده، انجام شده باشه و هدف هامون به واقعيت تبديل شده باشه، اون وقته كه دست برميداريم