ای رودخانه مهتاب، پهنامندتر از هزار گام
روزی شکوهمندانه از تو گذر خواهم کرد
آه! ای رویاپرداز! ای خانه برانداز
راهت را مـیپویم، هـر سو که مـیروی
دو آواره ره مـیسپارند تا جهـان را ببینند
چه فراوان جهـانی برای نشـاندن در نگاه
به دنبال فرجام همان رنگین کمانیم ، خم اندر خم، چشـم به راه فراسو
یار سـرشـارم: رودخانه مهتاب و .... من..
ای رودخانه ی مهتاب پهناور
روزی شکوهمندانه از تو گذر خواهم کرد
آه ای رویاساز تو ای دل شکن
به هر کجا بروی من نیز با تو خواهم آمد
ما هر دو بی قید و رها به سیاحت دنیا خواهیم رفت
به سیاحت دیدنی های بیشمار
ما هر دو در انتهای یک رنگین کمانیم بر گرداگرد کمانش در انتظار
همدم همیشگی ام ای رودخانه ی مهتاب، و من ...