یکبار دیگر آنقدر راحت
خونین نخواهم شد
بار دیگر انقدر
راحت خودم ر
ا نمی اندازم
به همان خاطر من برای همیشه زدم و رفتم
انقدر در عذاب تو سهیم شدم که سر عقل آمدم
دائم در قلب آشوب
دائم دردی یکنواخت
در اخر آن بی خیر را
پاک کردم رفت
دائم خسران دائم
اشک
او خیالی بود یک
سارق امید
نه نه نه هرگز نمیخواهم
به مثابه هزار بار توبه باشد
از دستش خیلی کشیدم
عشق از من خیلی دور
بماند
نه نه نه نه خیالی نیست
توبه ها باشد
خیلی از دستش کشیدم
عشق از من خیلی دور
بماند
دائم مرا گرفته و به آتش ها
انداخت
چکه چکه سوختم
هنوز سوزش درونم است
اصلا باز هم به صورتت
نگاه هم نمیکنم
اون دفتر(عاشقی) را در
مقابله با سرنوشتم بستم
دائم در قلب آشوب
دائم دردی یکنواخت
در اخر آن بی خیر را
پاک کردم رفت
دائم خسران دائم
اشک
او خیالی بود یک
سارق امید
نه نه نه هرگز نمیخواهم
به مثابه هزار بار توبه باشد
از دستش خیلی کشیدم
عشق از من خیلی دور
بماند
نه نه نه نه خیالی نیست
توبه ها باشد
خیلی از دستش کشیدم
عشق از من خیلی دور
بماند