[تهم]
میدادی با دو دلی پاسخ
به هر سوالم
جوابای خل چلی باز و
دلمو دادم برات پای خوشگلیات
که ما یه دوره ای تا صبح
دور می فا سل
من و تو
من و تو میزدیم دستو پا
از نو باز
پر میشد آل×تم از نتا
سر میخوردن سمت بطن تو با سر
تو با من و
بانظم و رقصی سرخوشاهنگو ما
خلق میکردیم سخت
تا شیکمت برجسته شد
بهم دادی یه بچه ی تخس از جنس خود
رابطمون جدی تر شد
یه وقتایی حرفایی دعوایی خیلی بد طور
با دلی سرخورده میکردیم ترک و
کیفیت رو
میدادیم از دست
میباختیم از قصد
میفهمیدی پریدم با یکی دیگه بی رحمی نیست طبیعتم
ولی اون شبیت اصلاً نیست و میدونه حقیقتم
بهش میگم خیلی رک با من
مریخو دیدی مشتری شدی
اگه میخوای بمونی راهش نیست عمراً اینطوری
آره دختر بیخودی
داری تندتر میدویی
میشه فحش ندیم کلی؟
چرا دشمنی کنیم؟
چون من بدم بدم
یکم ردم ازم
اگه حرف نزدم
اصلاً ازم نترس
ولی با من قدم نزن
چون شاید عوض نشم
بشه زیرت علفم سبز
من در عوض
[سامی بیگی]
به جز اون به هیچی عادت نکردم
از همه گذشتم همه ترکم کردن
کسی درک نکرد ، کسی درکم نکرد
به جز اون به هیچی عادت نکردم
از همه گذشتم همه ترکم کردن
کسی درک نکرد ، منو درکم نکرد
[پایا]
سردی من از کک
سرخی تو از عصبانیت
سرگیجه همش قرص طبیعی ام و عادی میگم
قبل پریدن این دمای آخر دود
فکر میکنم این دعوای آخرمونه
دیگه نمیرسیم شبو شاید با هم به خونه
یا این که عصرا رو دود کنیم و با هم بخونیم
دو روز دیگم تو رو دیدم اگه با بچه کو×نی
پیشم خراب میشی میگم حتماً لیاقتت اونه
حتی میادش واقعاً
به چشماتم
قیافم یه جور دیگه ای
به نظرم هدر ندیم یه لحظه رم
تو اگه با همه دوستات قهر با همه بودی
باس بپری از رو آتیش عشق
چهارشنبه سوری
بدجوری جوش آوردی نسوزی توش
حسودیت
بوش میاد و من و هووت این موزیک
منو هووت این موزیک
میاد و من و هوویت این موزیک
[سامی بیگی]
به جز اون به هیچی عادت نکردم
از همه گذشتم همه ترکم کردن
به جز اون کسی درک نکرد ، کسی درکم نکرد
به جز اون به هیچی عادت نکردم
از همه گذشتم همه ترکم کردن
کسی درک نکرد ، کسی درکم نکرد