قرار گرفته اند ، دروغ هایی بر روی لب ها
قرار گرفته اند ، دروغ هایی در پوست و جان ، که می آزارند
دروغ هایی وجود دارند ، عاشقانی نیز
که برای لحظه ای خوشی
زندگی شان را به لرزه انداخته اند
دروغ های مصلحت آمیزی وجود دارند
دروغ هایی برای دلسوزی
که نمی خواهند آزار دهند
دروغ هایی وجود دارند که آسیب می رسانند ما را
در حقیقت ، به راستی ، آه آه آه
نیرنگ هایی وجود دارند که در طول سالیان
پنهان داشته اند حقیقت را
بسیار آسیب می زنند
روانه ام به سوی سر پناهی
در سرزمین عشق تو
تو عشق من ، شادی منی
حقیقت زندگی ام
کودکم ، که بسرعت خیز برمیدارد به سوی آغوشم
تو سرپناه من و حقیقت منی
تو عشق من ، شادی منی
حقیقت زندگی ام
کودکم ، که آرام می کند جانم را ، با لبخنده هایش
تو سرپناه من و حقیقت منی
جای گرفته اند دروغ هایی ، گاهی در نگاهی
جای گرفته اند دروغ هایی در انگاره های نشسته بر پوست
دروغ هایی وجود دارند ، عاشقانی نیز
که برای لحظه ای خوشی
زندگی شان را به لرزه انداخته اند
وجود دارند تعالیمی و سخنرانانی
خودکامگانی بی رحم
که حکم می رانند بی حقیقت
و دروغ هایی وجود دارند در روزنامه ها
در شبکه های اجتماعی و در شرابخانه ها ، آه آه آه
نیرنگ هایی وجود دارند که در طول سالیان
پنهان داشته اند حقیقت را
زخم خورده از درد
روانه ام به سوی سرپناهی
در واحه عشق تو
تو عشق من ، شادی منی
حقیقت زندگی ام
کودکم ، که بسرعت خیز برمیدارد به سوی آغوشم
تو سرپناه من و حقیقت منی
تو عشق من ، شادی منی
حقیقت زندگی ام
کودکم ، که آرام می کند جانم را ، با لبخنده هایش
تو سرپناه من و حقیقت منی
در این دنیای خیالی
نمی دانم چه چیز را باور کنم
و ای عشق ، می دانم که تویی حقیقت من ، تویی حقیقت من
تو فروغ زندگی ام
تو نوای آرامش بخش منی
تو بارانی نشسته بر جانم
تویی تمامی حقیقت من
تو فروغ زندگی ام
تو نوای آرامش بخش منی
تو بارانی نشسته بر جانم
و تویی تمامی حقیقت من
تویی تمامی حقیقت من