چه معجزه ای باید اتفاق بیفته که عاشق من بشی
برای راضی کردن تو چه ستاره ای از بهشت باید از آسمون بیاد
که روح تنهای منو احساس نکنه
من میخوام از این غروب ابدی فرار کنم
خیلی از مردم میگن مردها هیچ وقت گریه نمی کنند
ولی من باید یک بار دیگه به دوران کودکیم برگردم
همیشه از این موضوع سردرگمم که
چرا من هنوز عاشق تو هستم در حالی که زخم هایی که هنوز مداوا نشدند را رها کردم
من نمی تونم تو رو از پول و جواهرات بی نیاز کنم
ولی می تونم قلبی که راستین هست رو به تو بدم
بال های من در باد هست . به بوسه هایت نیاز دارم
منو تو این سفر همراهی کن چون نمی تونم به تنهایی پرواز کنم
میدونی که تو شاهزاده ی رویاهای شیرین من هستی
من برای داشتن تو در کنارم جنگ های زیادی کردم
از جستجو کردنت خسته نشدم
از ریسک کردن هم هیچ ابایی ندارم
اگر در پایان این ماجرا برنده باشم
من شاهزاده ام را در تصویری خیالی ترسیم کردم
و در گوشش آرام آرام نجوا کردم
بارها شکست خوردم
ولی بیهوده نبود
هیچ وقت امیدم را از دست نمیدهم
چون به این معجزات اعتقاد دارم
من هنوز در بیابان تمایلاتم قدم می زنم
چه صبح های زیادی که در فکرو خیال گم شدم
زندگی در نا امیدی ...
و مردن از این ناراحتی که میبینم سرنوشت تغییر نمیکند
من نمی تونم تو رو از پول و جواهرات بی نیاز کنم
ولی می تونم قلبی که راستین هست رو به تو بدم
بال های من در باد هست . به بوسه هایت نیاز دارم
منو تو این سفر همراهی کن چون نمی تونم به تنهایی پرواز کنم
میدونی که تو شاهزاده ی رویاهای شیرین من هستی
من برای داشتن تو در کنارم جنگ های زیادی کردم
از جستجو کردنت خسته نشدم
از ریسک کردن هم هیچ ابایی ندارم
اگر در پایان این ماجرا برنده باشم
من شاهزاده ام را در تصویری خیالی ترسیم کردم
و در گوشش آرام آرام نجوا کردم
بارها شکست خوردم
ولی بیهوده نبود
هیچ وقت امیدم را از دست نمیدهم
چون به این معجزات اعتقاد دارم