Me quiero enamorar [Persian translation]

می تونم تصور کنم ولی نمی دونم چطور احساسش کنم

که چطورجهان متوقف می شه زمانی که پوستم رو نوازش می کنی

که چطور عقربه های ساعت نمی چرخند اگر حالا اینجا نیستی

مردم می گن که چقدر نرم و شرین و روان هست مثل عسل

چقدر زمان باید بگذره

برای همه نیست؟ چرا از من پنهان شده ؟

اون کجاست ؟

می خوام عاشق باشم و بدون فکر کردن همه چیزم رو تقدیم کنم

می خوام که قلبم تعویض کنه جاش رو با یک شخص خاص

می خوام بیدار بشم ، می خوام پیدات کنم و می خوام عاشق بشم

می تونم تصور کنم ولی نمی دونم چطور احساسش کنم

که چطور یه بوسه روحم رو لخت می کنه و پاهام رو می خارونه

کت من سلاحش بود در هوای سرد دسامبر

و در روزهای تابستون با هم تولد خورشید رو می دیدیم

چقدر زمان باید بگذره

برای همه نیست؟ چرا از من پنهان شده ؟

اون کجاست ؟

می خوام عاشق باشم و بدون فکر کردن همه چیزم رو تقدیم کنم

می خوام که قلبم تعویض کنه جاش رو با یک شخص خاص

می خوام بیدار بشم ، می خوام پیدات کنم و می خوام عاشق بشم

می خوام عاشق باشم و بدون فکر کردن همه چیزم رو تقدیم کنم

می خوام که قلبم تعویض کنه جاش رو با یک آدم خاص

می خوام بیدار بشم ، می خوام پیدات کنم و می خوام عاشق بشم

می خوام بیدار بشم ، می خوام پیدات کنم و می خوام عاشق بشم

می خوام بیدار بشم ، می خوام پیدات کنم و می خوام عاشق بشم