ا[همونی که] جلیقه آبی با دکمه های بنفش [میپوشه]ا
بازم یادم اومد
هر بار که یادم میاد
خون به دلم میچکه
آقا من چیکار کنم؟
یه ساز بیار تا شرح بدم
اونقدری هم که باید خوشگل نیستی
ولی چیکارش میشه کرد. دله دیگه
غزل گفت و پاییز شد
دردم یه خورده کمتر شد
دخیل پاهاش شدم
بازم گفت که کمه
آقا من چیکار کنم؟
یه ساز بیار تا شرح بدم
اونقدری هم که باید خوشگل نیستی
ولی چیکارش میشه کرد. دله دیگه