مامان من خیلی خوشحالم
چون پیشت باز می گردم
شعرم به تو می گوید
که این زیباترین روز من است
مامان من خیلی خوشحالم
چرا دور (از هم) زندگی کنیم؟ء
مامان فقط برای تو
شعر من پرواز می کند
مامان تو با من خواهی بود
تو دیگر تنها نخواهی بود
چقدر دوستت دارم
این حرفهای عاشقانه
که دلم برایت نجوا می کند
شاید دیگر به درد نمی خورند
اما مامان...زیباترین شعر من تویی
تو زندگی هستی..و دیگر در(این) زندگی تو را ترک نخواهم کرد
.
دست خسته ات را حس می کنم
که دنبال فرهای طلایی من می گردد
می شنوم صدایی را که دیگر نداری
لالایی گذشته ها
امروز این سر سپیدت را
می خواهم با تمام احساسم(قلبم)در آغوش بگیرم